جشن تولد ایلیا
پسرک نازنینم من و بابا تصمیم داشتیم روز تولدت یک جشن مفصل برات بگیریم حتی تم جشن رو انتخاب کرده بودیم و دوست داشتیم جشن تو یک سالن که مخصوص جشن تولد نی نی هاست باشه اما... روز تولدت درست روز چهارم ماه رمضون بود و دیگه اینکه آخرین امتحان بابا مهدی هم دقیقا همون روز بود و بابا درگیر بود(وقتی پسرم دو ماهه بود بابا کارشناسی ارشد قبول شد) و قرار شد جشن بمونه برای بعد از ماه رمضون اون شب می خواستیم یک جشن سه نفره بگیریم شام بریم بیرون و برای اولین بار ببریمت شهربازی اما... صبح اون روز با صدای زنگ...
نویسنده :
نسیم
15:08